14. «کافه کنار جاده» از همان لوگوی فیلم اصلی استفاده می کند
جیک جیلنهال در فیلم کافه کنار جاده
اگرچه داستان فیلم جیلنهال در دوران مدرن می گذرد، سازندگان همچنان عناصری از حال و هوای دهه 80 را در محیط و فضای داستان به عنوان ادای احترام نگه داشته اند. مثل معماری و دکور خاص کافه. اما میتوانید یکی دیگر از این تکان دادنهای دهه 80 را حتی قبل از دیدن فیلم، روی پوستر کافه کنار جاده، که با طراحی لوگوی اصلی فیلم بازگشته است، ببینید. این لوگو را می توانید روی تابلوی کافه در خود فیلم پیدا کنید. «کافه کنار جاده» 2024 سعی کرد با تقلید از چندین عنصر زیباشناختی مانند مدل فونت خود را به همان دنیای جسورانه و براق فیلم سویزی از لحاظ بصری و ترکیب رنگ ببرد. استفاده از لوگوی اصلی فیلم نه تنها به این بازسازی اجازه می دهد تا با میراث نسخه 1989 مطابقت داشته باشد، بلکه به آن کمک می کند جذابیت منحصر به فرد و خامی را که مخاطبان کافه Roadside را به آن می شناسند، حفظ کند، که عنصر نوستالژی را نیز افزایش می دهد. انجام می دهد
13. خالکوبی های جیک جیلنهال ادای احترام به پاتریک سویزی است.
شخصیت دالتون در "کافه کنار جاده" اصلی هیچ خالکوبی نداشت، یا حداقل سویزی هیچ خالکوبی را به صورت عمومی نشان نداد. وقتی میبینید دالتون جیلنهال خالکوبیهای مختلفی روی سینه، گردن و ساعد خود دارد، ممکن است تعجب کنید. جیک جیلنهال اخیراً در مصاحبه ای با «دسایدر» گفته است که فیلم او به دنبال ادای احترام به پاتریک سویزی در جزئیات بسیاری است. اگرچه این بازیگر به طور مشخص معنی هر یک از خالکوبی ها را فاش نکرد، ظرافت ها و جزئیات به ارزش کار جیلنهال و داگ لیمان می افزاید.
7 فیلم ناشناخته جیک جیلنهال که نباید از دست بدهید
در حالی که هنوز به موضوع خالکوبی می پردازیم، خوب است در مورد خالکوبی های یک شخصیت دیگر بدانید. شخصیت ناکس که یکی از شرورهای اصلی فیلم است و نقش آن را کانر مک گرگور بازی می کند، خالکوبی های زیادی دارد که با افتخار به نمایش می گذارد. اما تقریبا تمام قسمت بالای بدن مک گرگور با خالکوبی پوشانده شده است، بنابراین مهمترین قسمت آرایش این شخصیت به مخفی کردن خالکوبی های اصلی مک گرگور و اجرای طرح های شخصیت ناکس اختصاص داشت که البته شباهت زیادی به خالکوبی های اصلی این شخصیت دارد. مبارز UFC
12. شخصیت های اصلی هر دو فیلم به همین نام هستند
از قهرمانان هر دو فیلم کافه کنار جاده اغلب با نام خانوادگی دالتون یاد می شود. با این حال، نام شخصیت ها متفاوت است. در نسخه 1989 به سختی می توانید ردی از نام کوچک سویزی را در هیچ جای فیلم پیدا کنید و همه او را دالتون صدا می زنند. اما اگر از طرفداران این فیلم بودید، شاید برای لحظه ای صحنه مهم بیمارستانی که پرونده پزشکی دالتون در آن نمایش داده می شود را به خاطر بیاورید. در آنجا می بینیم که شخصیت پاتریک سویزی جیمز دالتون نام دارد.
بازسازی «کافه کنار جاده» خیلی شما را عقب نمی اندازد و از همان ابتدا به بیننده می گوید که شخصیت جیک جیلنهال الوود دالتون نام دارد اما همه ترجیح می دهند او را دالتون صدا کنند. نام کامل این شخصیت را می توانید در صحنه های فلش بک که الوود دالتون برای مبارزه به رینگ قدم می گذارد، ببینید. وقتی صحبت از UFC شد، شاید برایتان جالب باشد که بدانید ایده بازسازی کافه Roadside مدتها پیش مطرح شده بود، اما آنها میخواستند از یک جنگنده واقعی UFC برای نقش اصلی استفاده کنند. نکته جالب تر این است که آنها می خواستند تغییرات اساسی در داستان اصلی ایجاد کنند و راندا رزی، مبارز سابق UFC را برای شخصیت دالتون به ارمغان بیاورند تا تغییر غیرمنتظره ای به شخصیت اصلی اضافه کند.
11. «دبل دوس» هم در فیلم «کافه کنار جاده» و هم در بازسازی آن حضور دارد.
جیک جیلنهال
در سکانس های ابتدایی فیلم می بینیم که فرانکی (جسیکا ویلیامز)، صاحب یک کافه کنار جاده از دالتون می خواهد که به کافه او بیاید و به عنوان یک قاتل مشغول به کار شود. هنگامی که شخصیت جیلنهال وارد فلوریدا کیز می شود، متوجه می شود که نام کافه متفاوت است و فرانکی داستانی در مورد عموی عجیب و غریب خود و سنت نامگذاری مضحک خود تعریف می کند. به همین دلیل است که این کافه کنار جاده ای در فلوریدا کیز در اصل «کافه کنار جاده» نامیده می شود. اما در نسخه 1989، کافه کنار جاده ای که کل داستان در آن اتفاق می افتد، «دبل داس» نام دارد و این یکی از تغییرات اصلی بازسازی نسبت به فیلم سویزی است. اما این همه ماجرا نیست و لیمان به طرز ماهرانهای اشارهای ظریف به دو دوز دارد. وقتی شخصیت جیک جیلنهال به فلوریدا کیز می رود، در اولین لحظه که از اتوبوس پیاده می شود و به اطراف نگاه می کند، می توانید برای یک ثانیه رستورانی به نام دابل دوس را ببینید. به این ترتیب «کافه کنار جاده» از پتانسیل محیط برای ارجاع مستقیم به فیلم اصلی استفاده می کند.
نکته جالب دیگر در مورد کافه های هر دو فیلم این است که هیچ کدام در محل ذکر شده در داستان قرار ندارند. "کافه کنار جاده" 1989 در کالیفرنیا فیلمبرداری شد اما داستان در میسوری اتفاق می افتد. در بیشتر موارد واقعاً مهم نیست، اما در برخی از صحنههای فیلم میتوانید کوهها و بیابانی را ببینید که نمونهای از منطقه کالیفرنیا هستند و هرگز در میسوری یافت نشدند. هر کسی که تا به حال میسوری را دیده باشد می تواند بگوید که این صحنه ها در جای دیگری فیلمبرداری شده اند. البته مشکلی نیست که مخاطب فیلم بخواهد از آن شکایت کند.
در مورد بازسازی «کافه کنار جاده» باید گفت که طبق داستان فیلم لیمان، کافه کنار جاده باید در فلوریدا کیز قرار داشته باشد، اما فیلم در واقع در جمهوری دومینیکن فیلمبرداری شده و خود کافه نیز از آن ساخته شده است. از بالا به پایین توسط گروه فیلمبرداری که به هر حال او توانست از یکی از طوفان های وحشتناک این منطقه جان سالم به در ببرد. البته حیف شد که محل کافه را خراب کردند. چیزی که می توانست یک کافه کنار جاده واقعی باشد به یک جاذبه گردشگری برای طرفداران سینما تبدیل شد.
10. جیلنهال و سویزی از سبک مبارزه مشابهی استفاده می کنند
یکی از نمادینترین صحنهها در کافه اصلی Roadside زمانی اتفاق میافتد که دالتون با رنو دست و پنجه نرم میکند و به طرز وحشیانهای گلوی او را میبرد تا او را بکشد. اگرچه بازسازی لیمان تلاشی برای بازسازی این صحنه ماندگار نداشت، اما صحنه مشابهی را می توان در فیلم یافت. در دقایق پایانی فیلم، در نهایت یک اتفاق غم انگیز با گلوله نهایی به دالتون جیلنهال می رسد که باعث می شود او تسلیم شود و از خود مهربان و شوخ طبع خود به یک مبارز خشن بازگردد. دالتون با خون در مقابل چشمانش به سراغ یکی از افراد برانت می رود و با مشتی به گلویش نای خود را پاره می کند که باعث می شود حریفش با مرگی آهسته و دردناک بمیرد.
:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3